۱۷ ام

از دیروز حالم خوش نیست. عصبی ام و بداخلاق و بیحوصله

همینجور بی دلیل!

امروز صبح قرار بود برم یه دوری بخورم یه چیزی بخرم

تنهایی

اما

 یهو زدم زیر گریه! بغض دو روزه شکست.. الانم اصلا حوصله ندارم پاشم برم بیرون

تو این گرما!

من که بچه دار نشدم

اما

دعا میکنم هر کی آرزوی بچه داره، خدا فرزند صالح و سالم بهش عطا کنه

و هرکس بچه داره، خدا در پناه خودش حفظش کنه و عاقبت بخیر بشه.

الهی آمین.

اومدم سراغ لپتاپ روشنش کردم کارامو انجام بدم

یه صدایی شبیه تراکتور از توش شنیده میشه ... فکر میکنم از فنش باشه

ترسیدم ... ترسیدم بلای چند وقت پیش سرم بیاد و کل زندگی چندماهه بعد از کما دوباره نابود بشه  و همه چی پاک بشه

به همین خاطر، فایل گزارشات و نقشه هامو همه رو ریختم تو فلش . بالاخره ادم از یک ریسمان چند بار نیش بخوره :)

ماه رمضان ۹۶ هم تموم شد

به نظرم رمضان امسال خیلی زود گذشت. اصلا نفهمیدم گذشتنش رو..

از بس درگیر بودم.. خدا کنه تهش آدم بشیم لااقل. والا!

قبل از اذان مغرب کلی دعا کردم برای همه... یه اذان خاص بود این آخری.

حس میکردی یه ریسمانه که داره از دستات ول میشه.. آخرین چنگ زدن ها.

داشت یادم میرفت :)) عیدتون مبارک مردم ایران.. 

یک نفر بود که دوستش داشتم

باورش کرده بودم

هه!

فکر میکردم راسته :*

ولی خب اشتباه کردم در موردش.

حالا، یک نفر هست که از چشمم افتاده

که دوستش ندارم دیگه

ازم درخواستی کرده چند روزه ، و علی رغم میلم قبول کردم

چون نمیدونه از چشمم افتاده. نمیدونه ... پشیمونم از آشنایی باهاش.

شاید به خاطر خدا قبول کردم .

عرض کنم که خداوند کریم نعمتی داده به نام عقل

که گاهی استفاده میکنیم ازش گاهی نه

مثلا وقتایی که پای احساس به میان بیاید ؛ دروازه عقل بسته میشود و تصمیمی میگیریم که در نهایت ر.ی. ده میشود در زندگانیمان

گاهی هم خوب از آب در میاد. والا!

قلبمون الانه درد گرفته به دلایل مقادیر اندکی خودآزاری .

 دعا کنید کلنگ مون گیر کنه ... خلاص.

از مراسم احیا برگشته ایم و مشغول خوردن سحری

مادر گرامی، دستش رو به نشونه ی خااااک بر سرت تکون میدهند و میفرمایند:

یه حوزه هم نرفتی ملا بشی.. میپرسم چطور مگه حالا چی شده ؟

میفرمایند که ملا میشدی دو ساعت میرفتی سر منبر ۱۵۰ هزارتومن کاسب بودی

فلانی رو مگه ندیدی؟!! یاد بگیر.

من :|

همسایه، خدا قبول کنه دعاتون نمودیم :) 

یکی از دوستای من چهار ترم مشروط شده ولی اخراج نشده، البته نامه دادن در خونش ولی اخراج نشد

با صحبت کردن و این‌ها حل می‌شه

اگر هم به ترم‌های آخر نزدیک باشین که راحت‌تر می‌شه جلوش رو گرفت

اگر چنین مشکلی پیش اومد پافشاری کنین و برین مسئولین رو ببینین. برای دوستم که حل شد.